شاید فکر کنید تو این دوره و زمانه دیگه کسی نیست که خانوادش از پوشش و ظاهرش ایرادی بگیره اما

متنفرم از خانواده هایی ک بچه اش محدود میکنن و نمیزارن هیچ لذتی از جوون بودنش ببره میگن آرایش نکن. فلان رنگ نپوش. اینجا نرو و مزخرفات دیگه تا درسش تموم بشه و به یه پسر بدنش بره و بعد باز اون غیرتی بشه ک فلان نکن و فقط برای خودم و.همون سال اول بچه دار بشن.

بعد بچه وددرگیری های زندگی و بعدم ک دیگه حوصله این کارها نمونه و پیری و مرگ.

اینچه زندگی شد آخه. ما افریده شدیم که کلفت و عروسک مردها باشیم؟ پس دل و ذوق خودمون چی میشه.

مگه میشه دختری که هیچ وقت اجازه نداشته خونه پدرش آرایش چه تو خونه چه بیرون خونه پس فردا که ازدواج کرد برای شوهرش ارایش کنه؟نه معلومه که نه دیگه نه ذوق این کار داره و نه حتی بلده و عادتم نداره که بخواد آرایش کنه.

بعد مردها میگن چرا اینقدر عصبی هسی و افسرده ای چرا شور زندگی نداری خب آدمی که هرکار خواسته بکنه گفتن نه نکن. رنگ فقط سیاه و قهوه ای و سرمه ای. و هیچ شادی نداشته و باهیچکس در ارتباط نبوده و از اون بدتر تک فرزند و تنها چه انتظاری دارند واقعا 

اگه یه پسری هم هرکار خواست بکنه پدرش و خانوادش مانعش بشن یا معتاد میشه یا میره سربازی یا به نوعی عقده میشه براش بعدها سر زن و بچه اش خواه و ناخواه میاره

نظر شما چیه دخترا چقدر باید آزادی داشته باشن؟؟



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

brouilleur خبرنامه خواجه ربیع خدمات مجالس نیست مَرا جُز تو دَوا♡ای تو دَوایِ دل من داستان کوتاه جهان کاکتوس ها ورلکوک ایرانی پچ pes itzy پشتیبان